توان عملیاتی، در تجارت، مقدار محصول یا خدماتی است که یک شرکت میتواند تولید کند و در یک بازه زمانی مشخص به مشتری تحویل دهد. این اصطلاح اغلب در زمینه نرخ تولید یک شرکت یا سرعت پردازش چیزی استفاده میشود. کسبوکارهایی که سطح توان عملیاتی بالایی دارند میتوانند سهم بازار را از همتایان با توان پایینتر خود بگیرند، زیرا توان عملیاتی بالا بهطورکلی نشان میدهد که یک شرکت میتواند یک محصول یا خدمات را کارآمدتر از رقبای خود تولید کند.
توان عملیاتی
تعاریف کلیدی:
- توان عملیاتی اصطلاحی است که از آن برای توصیف نرخ تولید یا پردازش محصولات یا خدمات یک شرکت استفاده میشود.
- هدف پشت اندازهگیری مفهوم توان عملیاتی اغلب شناسایی و بهحداقلرساندن ضعیفترین حلقهها در فرایند تولید است.
- مفروضات در مورد ظرفیت و زنجیره تامین شرکت میتواند بر توان عملیاتی تاثیر بگذارد.
- هنگامیکه محصولات مختلف با استفاده از ترکیبی از فرایندهای مشترک و جداگانه تولید میشوند، حفظ توان عملیاتی بالا به یک چالش تبدیل میشود.
- زمانیکه یک شرکت بتواند توان عملیاتی خود را به حداکثر برساند، میتواند درآمد خود را نیز به حداکثر برساند.
درک توان عملیاتی
ایده توان عملیاتی، همچنین بهعنوان نرخ جریان که بخشی از تئوری قیود و محدودیتها در مدیریت کسبوکار است، شناخته میشود. ایدئولوژی راهنمای این نظریه این است که، یک زنجیره به اندازه ضعیفترین حلقه آن قوی است. هدف مدیران کسبوکار یافتن راههایی برای به حداقل رساندن تاثیر ضعیفترین پیوندها بر عملکرد شرکت و به حداکثر رساندن توان عملیاتی برای کاربران نهایی محصول است. هنگامیکه توان عملیاتی با حذف ناکارآمدیها به حداکثر میرسد و اجازه میدهد ورودیها و خروجیها به ایدهآلترین شکل جریان پیدا کنند، یک شرکت میتواند به درآمد حداکثری برسد.
سطح ظرفیت تولید یک شرکت ارتباط نزدیکی با توان عملیاتی آن شرکت دارد و مدیریت میتواند چندین نوع فرضیه در مورد ظرفیت داشته باشد. اگر شرکت فرض کند که تولید بهطور مستمر و بدون وقفه کار میکند، مدیریت از ظرفیت تئوری استفاده میکند، اما این سطح از ظرفیت قابل دسترسی نیست. هیچ فرایند تولیدی نمیتواند حداکثر خروجی را برای همیشه تولید کند زیرا ماشینآلات نیاز به تعمیر و نگهداری دارند و کارکنان نیز روزاهایی را در تعطیلات به سر میبرند. برای کسبوکارها استفاده از ظرفیت عملی، که شامل تعمیرات ماشینآلات، زمان انتظار و تعطیلات میشود، واقع بینانهتر است.
عوامل موثر بر توان عملیاتی
توان عملیاتی یک شرکت همچنین به این بستگی دارد که شرکت چگونه زنجیره تامین خود را که تعامل بین شرکت و تامینکنندگان آن است، مدیریت میکند. اگر بههردلیلی، منابع بهعنوان ورودی تولید در دسترس نباشد، اختلال تاثیر منفی بر توان عملیاتی خواهد داشت.
در بسیاری از موارد ممکن است دو محصول با استفاده از یک فرایند شروع به تولید کنند، به این معنی که هزینههای مشترک به هر دو محصول تخصیص مییابد. بااینحال، زمانیکه تولید به نقطه تقسیم میرسد، محصولات با استفاده از فرایندهای جداگانه تولید میشوند. این وضعیت حفظ سطح بالای توان عملیاتی را دشوارتر میکند.
فرمول و محاسبه توان عملیاتی
خروجی را میتوان با استفاده از فرمول زیر محاسبه کرد:
T = I/F
T= توان عملیاتی
I= موجودی (تعداد واحدها در فرایند تولید)
F= زمانیکه واحدهای موجودی در تولید از ابتدا تا انتها صرف میکنند.
مزایای دانستن زمان عملیاتی
زمان عملیاتی به کل زمان لازم برای اجرای یک فرایند خاص از ابتدا تا انتها اشاره دارد. بهعنوان مثال، یک تولیدکننده میتواند مدت زمان تولید یک محصول را از سفارش اولیه مشتری گرفته تا تامین مواد اولیه، تولید و فروش، اندازهگیری کند.
زمان خروجی را معمولا میتوان به اجزای زیر تقسیم کرد:
- زمان پردازش عبارت است از مدت زمانیکه تمام مراحل تولید یک کالا یا خدمات طول میکشد.
- زمان بازرسی شامل اجرای کنترل کیفیت و نظارت بر کالاهای نهایی است.
- زمان جابجایی شامل مدت زمان حمل و تحویل اقلام در زنجیره لجستیک است.
- زمان صف یا زمان انتظار، بهعنوان تمام زمان بیکاری بین اجزای دیگر محاسبه میشود.
جمع این زمانها کل زمان خروجی را به شما میدهد. اگر بتوانید نقاطی را که در آن عقبماندگیها، تنگناها یا کاهش سرعت وجود دارد شناسایی کنید، مدیران شرکت میتوانند به این موارد رسیدگی کنند و کارایی را بهبود بخشند. زمانهای عملیاتی سریعتر، بازگشت سرمایه (ROI) و سودآوری را افزایش میدهد.
تجزیهوتحلیل عملیاتی نیز نوعی تجزیهوتحلیل بودجه سرمایه است که به شرکتها در انتخاب پروژههایی که باید انجام دهند کمک میکند. با استفاده از تجزیهوتحلیل توان عملیاتی، کل شرکت ممکن است بهعنوان یک فرآیند واحد در نظر گرفته شود.
نحوه افزایش توان عملیاتی
افزایش توان عملیاتی و کاهش زمان خروجی از اهداف مهم مدیران شرکت است. به این ترتیب، چندین راه برای کمک به دستیابی به این هدف وجود دارد. یکی از این موارد، بهکارگیری نظارت در زمان واقعی و تجزیهوتحلیل دادههای فرایندهای تولید است که با کمک فناوری آسانتر شده است. برنامههایی که توان عملیاتی را تجزیهوتحلیل میکنند میتوانند به سرعت کاهش سرعت یا سایر ناهنجاریها را شناسایی کنند تا بتوان به سرعت به آنها رسیدگی کرد.
درحالیکه این ممکن است خسته کننده و زائد بهنظر برسد، اما یکی دیگر از روشهای اثباتشده زمان، استفاده از یک چک لیست استاندارد شده از مراحلی است که باید در فرایند دنبال شود و هربار باید علامتگذاری شود. زیرا مطالعات نشان دادهاند که تعهد به چک لیست خطاها را کاهش میدهد و فرایندها را سرعت میبخشد.
راه سوم که اغلب توسط شرکتها در صنایع مختلف استفاده میشود، ایجاد کمی رقابت بین کارگران با استفاده از تخصیص امتیاز است که در آن به سرعت و کارایی پاداش داده شده و ناکارآمدی بهعنوان یک مشکل برجسته میشود.
مثالی از توان عملیاتی
ABC Cycles یک تولیدکننده دوچرخه است. این شرکت رویههایی برای نگهداری تجهیزات مورد استفاده برای ساخت دوچرخه دارد و ظرفیت تولید را بر اساس برنامههای تعمیر و نگهداری ماشینآلات برنامهریزیشده و کارکنان برنامهریزی میکند.
با این حال، ABC همچنین باید با قابهای فلزی دوچرخه و تامینکنندگان صندلی ارتباط برقرار کند و از آنها بخواهد که این قطعات را در مواقعی که برای تولید نیاز دارد، تحویل دهند. اگر قطعات در زمانیکه ABC Cycles به آنها نیاز دارد وارد نشوند، توان عملیاتی شرکت کمتر خواهد بود.
با گذشت زمان، ABC Cycles شروع به ساخت بیش از یک نوع دوچرخه میکند. تولید دوچرخههای کوهستانی و جادهای را با استفاده از فرایند تولید مشترک آغاز میکند و هر دو دوچرخه از یک قاب و صندلی دوچرخه استفاده میکنند. بااینحال، بعدا در این فرایند، تولید جداگانه میشود زیرا هر مدل دوچرخه از لاستیکها، ترمزها و سیستم تعلیق متفاوتی استفاده میکند. این امر مدیریت تولید را سختتر میکند زیرا ABC باید ظرفیت تولید و زنجیرههای تامین را در فرایندهای تولید مشترک و مجزا در نظر بگیرد.
فرض کنید ABC Cycles دارای 200 دوچرخه در موجودی است و میانگین زمانیکه یک دوچرخه در فرآیند تولید است پنج روز است. توان عملیاتی شرکت عبارت است از:
T= (200 دوچرخه / 5 روز) = 40 دوچرخه در روز.
تفاوت بین زمان عملیاتی و زمان تحویل چیست؟
هم زمان هدایت و هم زمان خروجی معیارهای مهمی برای کارایی عملیاتی هستند. زمان سررسید کل دوره بین سفارش مشتری و تحویل نهایی را اندازهگیری میکند. در مقابل، زمان بهرهبرداری، تنها زمان لازم برای گذر از فرایندهای تولید کالا یا خدمات را اندازهگیری میکند.
چگونه توان عملیاتی را محاسبه میکنید؟
در امور مالی شرکتها، توان عملیاتی معمولا بهصورت موجودیها تقسیم بر زمان لازم برای تولید آن موجودیها اندازهگیری میشود.
چگونه میتوان یک گلوگاه در یک فرایند تجاری پیدا کرد؟
داشتن یک شماتیک واضح از فرایند تولید به شما این امکان را میدهد که هر مرحله را برای جستجوی تنگناها زیر نظر داشته باشید. اگر کاهش سرعت وجود داشته باشد، قطعات میتوانند در پایان یک مرحله خاص جمع شوند. امروزه، این موارد را میتوان با سیستمهای خودکاری که تولید را نظارت و گزارش میدهند، شناسایی کرد. پس از شناسایی، آنها میتوانند برای حلوفصل تلاش کنند.
منبع:
https://www.investopedia.com/terms/t/throughput.asp