حتی پیش از شروع پاندمی کرونا، زنجیرههای تامین به سبب افزایش تقاضا و نبود سیستم تحویل کارآمد، دردسرهای فزایندهای را تجربه میکرد؛ حملونقل کالاهایی مانند دارو، مواد غذایی و هر چیز دیگری که نیازهای روزمره ما را تشکیل میدهد، جزئی از پیچیدگی زنجیره تامین مدرن است. جابهجایی یک محموله جهانی از طریق شبکهای از کشتیها، بنادر، خطوط هوایی، ریلی و زمینی، میتواند بیش از 30 کسبوکار و 200 تعامل منحصربهفرد را (از تولیدکننده تا مقصد نهایی) شامل شود.
ایجاد مزیت رقابتی در زنجیره تامین از طریق جوامع متصل
مسائل ایجاد شده در زمینه عرضه و تقاضا در دوران پاندمی کرونا نشان داد که زنجیرههای تامین چقدر میتوانند شکننده باشند. اما این بیماری همهگیر، فرصتهای بالقوه جدیدی را که میتوان از شبکه فعلی استخراج کرد، برجسته کرد؛ مانند فرصتهایی که به برآوردن تقاضاهای روزافزون کمک میکند. بااینحال، تغییر بهراحتی به دست نمیآید. بهبود انعطافپذیری شبکه حملونقل جهانی، به بازیگران جدید در همه بخشها نیاز دارد تا با تعریف مجدد نحوه اتصال و همکاری خود در سراسر اکوسیستم، در سالهای آینده پیشرفت کنند.
اولویتبندی عوامل کلیدی موفقیت
دیلویت در مقالهای تحت عنوان «حاملان جهانی چگونه برای برآوردن تقاضای فردا در حال تکامل هستند؟» به بررسی نحوه تاثیرگذاری عواملی مانند تقاضای روبهرشد، افزایش انتظارات مشتری و محدودیتهای زیرساختی بر زنجیرههای تامین جهانی و آشکارسازی ناکارآمدی آنها پرداخته است. ازآنجاکه نوآوری باعث ایجاد تغییرات قابلاندازهگیری در حوزههای مختلف میشود، سهپایه از تفکر استراتژیک، شامل جوامع مرتبط، تصمیمگیری کلنگر و اتوماسیون هوشمند، میتواند به شیوه حرکت آینده کالاها کمک کند.
در این مقاله به بررسی سه عامل موفقیت برای رسیدن به جوامع متصل میپردازیم:
- متحد کردن اکوسیستمهای تکهتکه
- فعالکردن مدلهای عملیاتی مشارکتی
- پذیرش نوآوری مشترک
- متحد کردن اکوسیستمهای تکهتکه شده: نقطه عطفی در اتصال
تکهتکه شدن (Fragmentation)، یکی از بزرگترین موانع در جابهجایی جهانی کالاها است. نبود اتصال درست میان ارائهدهندگان خدمات، خدمات حملونقل و مشتریان نهایی، هماهنگی را دشوار میکند و در نهایت ناکارآمدی سیستمی را به همراه دارد. برآورده ساختن تقاضای فزاینده و انتظارات مشتری، به بازیگران اکوسیستم و شرکای زنجیره تامین نیاز دارد تا با تجدیدنظر در شیوه همکاری خود، شبکهای کارآمد را ایجاد کنند. فناوریهای توانمندساز، کلیدی برای متحد کردن اکوسیستمهای تکهتکه شده هستند، زیرا این فناوریها امکان اتصال پیشرفته در سراسر شبکه حملونقل را تسهیل میکنند. این امر در واقعیت نیز مشهود است، زیرا سرمایهگذاریهای استراتژیک در ایجاد اتصال میان اجزای شبکه، در حال تبدیلشدن به جریان اصلی فناوری هستند.
نگاهی عمیقتر به دادهها نشان میدهد که در بازار امروز، یکپارچگی بیشتری میان سازمانهای حملونقل در حال شکلگیری است.
بهعنوانمثال، پلتفرمهای بندر هوشمند در روتردام و هامبورگ اخیراً به بندر لسآنجلس، راهآهنها، کامیونداران و اپراتورهای انبار توسعهیافته که سایر ذینفعان را به یک خوراک دیجیتالی ورودی تبدیل میکند.
بهاشتراکگذاری دادهها نیز در حال تبدیلشدن به یکروند روبهرشد است. در حقیقت، درصد مشارکت در اشتراکگذاری دادهها در میان خردهفروشان و تولیدکنندگانی که زنجیره تامین خود را مدیریت میکنند، از 58 درصد فراتر رفته است. روابط نزدیک میان تامینکننده و توزیعکننده درگذشته، باعث ایجاد یکپارچگی قابلتوجهی در زنجیرهتامین دیجیتال شده است. در حال حاضر، بهاشتراکگذاری دادهها، بیشترین استفاده را در میان کسبوکارهایی دارد که به ایجاد یک جامعه متصل کمک میکنند. بررسی انجام شده روی 182 رهبر بازار در حوزه زنجیره تامین نشان داده است که 32 درصد از آنها، در حال برنامهریزی برای پیادهسازی بهاشتراکگذاری دادهها هستند. بااینوجود، بسته به نقش یک سازمان در زنجیره ارزش اکوسیستم، تفاوتهایی در انطباق دادهها وجود دارد. قابلیتهای مختلفی وجود دارند که برای ایجاد یک جامعه متصل میتوان از آنها استفاده کرد. شکل زیر سه قابلیت برتر و نحوه استفاده امروزه بخشهای مختلف از آن را نشان میدهد.
استفاده از جریان دادهها
زمانی که صحبت از دادهها میشود (در صنعتی که در گذشته از نظر داده فقیر بوده است)، به نظر میرسد افزایش دیجیتالی شدن و ایجاد اتصالات بیشتر، ارزش جدیدی را در عملکرد تجاری سازمانهای حملونقل ایجاد کند. کارکردهایی مانند فروش، بازاریابی و مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) عمدتا برای خردهفروشیها اهمیت دارند، جایی که اشتراک داده با شرکای زنجیره تأمین رایج و اغلب حول دادههای مشتری متمرکز است. شواهد نشان میدهند ایجاد اتصال، باعث بهبود هماهنگی در زنجیره تامین نیز خواهد شد. شکل زیر نشان میدهد هر یک از بازیگران زنجیره تامین، دادههای خود را با چه اهداف و ارزشهایی به اشتراک میگذارند. تحقیقات نشان میدهند دو فرایند فروش و بازاریابی و CRM دوبرابر بیشتر از فرایندهای گارانتی و رزرو برای بازیکنان ارزش ایجاد میکنند.
- ایجاد مدلهای عملیاتی همکارانه: همه در کنار هم
ایجاد مدلهای عملیاتی همکارانه برای صنعت حیاتی است، زیرا توسعه ارتباطات در لحظه (real time) در اکوسیستم میتواند به ایجاد راههای جدید همکارانه، شفاف و مبتنی بر فناوری برای انجام تجارت کمک کند. تاثیرات یک جامعه متصل فراتر از بهبود فرایندها است. در حال حاضر، کاربردهای اولیه این روند در مدیریت دارایی و استعدادها، نشاندهنده تغییراتی در برخی از مدلهای عملیاتی است. مدیریت دارایی، رسیدن به بلوغ دیجیتال و ایجاد اتصال در اکوسیستم، مثالهایی قوی برای مفاهیمی مانند اشتراک دارایی هستند (یعنی داراییهای غیرفعال یک شرکت میتوانند توسط دیگران مورداستفاده قرار گیرند). برای مثال، در زمینه مدیریت استعدادها، اتصال سازمانها در خصوص موقعیتهای شغلی باز، چابکی سازمانی را افزایش داده و بخشهایی از زنجیره ارزش را متحول میکند (طبق گزارش دیلویت، از سال 2011 تا کنون تقریباً 14 میلیارد دلار از بودجه جهانی صرف پلتفرمهای تحویل جمعی در Last mile delivery شده است).
چنین مواردی باعث ایجاد فرصت برای سازمانها میشوند تا به طور مؤثرتری نسبت به تقاضاهای مطرح شده منعطف عمل کرده و ساختارهای هزینه متغیر را در عملیات خود معرفی کنند.
دیلویت در یکی از نظرسنجیهای خود، حرکت در مسیر مدلهای اشتراک دارایی و استعدادها را بهعنوان یک شاخص اولیه برای سنجش تأثیر ارتباطات بر عملیات، مورد بررسی قرارداد. این مدلها کمترین رتبه را در سرمایهگذاریهای استراتژیک اصول جوامع متصل داشتند. ازآنجاکه 40 درصد از پاسخدهندگان به طرحهایی برای اشتراک دارایی در آینده اشاره میکنند، چنین شیوههایی پتانسیل رشد در آینده را دارند. بااینوجود، آینده مدلهای مدیریت استعداد کمی پیچیده است. درواقع کمتر از یکچهارم پاسخدهندگان (23٪) به وجود برنامههای آتی برای انتقال به این مدل استعداد اشاره کردند.
- نوآوری همکارانه در یک جامعه متصل
امروزه همکاری در صنعت امری ضروری است؛ زیرا همانطور که شرکای زنجیره تامین برای جابهجایی کالاها در سراسر جهان با یکدیگر همکاری میکنند، شناسایی و تحقق پتانسیل کامل بسیاری از فناوریهای پیشرفته، مستلزم تشکیل تیم در میان نقشهای مختلف است.
ازآنجاکه تحول زنجیره تامین در سالهای آینده بر فناوریهای پیشرفته تمرکز دارد، انتظار میرود که فعالان لجستیک جهانی، برای ایجاد نوآوری، رویکردی مشارکتی با شرکای کلیدی خود داشته باشند. در حال حاضر، بهویژه در زمینه فناوریهایی مانند امنیت سایبری که نیاز به همکاری گروهی دارند، شواهدی مبنی بر نوآوری همکارانه مشاهده میشود. تقریباً نیمی از پاسخدهندگان نظرسنجی دیلویت (47٪) اظهار داشتند که با شرکای زنجیره تامین خود، برای بهبود استانداردهای امنیت سایبری همکاری میکنند.
در صنعت حملونقل نیز، هم آفرینی بهتدریج در حال تبدیلشدن به نیروی محرکهای برای نوآوری در جابهجایی کالا است و بسیاری از ذینفعان و حتی برخی از رقبا، به طور فعال، در برنامهریزی و توسعه ایجاد پلتفرمهای باز مشارکت میکنند. برای مثال مشارکت میان DHL و Huawei، و همچنین توافقنامههای کنسرسیوم بلاکچین IBM با سازمانهای حملونقل جهانی، نمونههایی از سازمانهایی است که فراتر از چهارچوب تحقیق و توسعه داخلی نگاه میکنند.
در زمینه Last mile Delivery، همکاری FedEx و Pizza Hut برای تحویل پیتزا با روباتیک و Target و Shipt برای بهبود مدل تحویل جمعی Last mile Delivery در خردهفروشی، از نمونههای قابلتوجه در سالهای اخیر هستند. احتمالا در سالهای آینده، نوآوران موفق کسانی هستند که با استفاده از یک استراتژی اکوسیستمی، سبد محصولات خود را با تغییرات فناوری، روندهای بازار و نیازهای در حال تکامل مشتری، هماهنگ میکنند.
جوامع متصل برای موفقیت
بازیکنانی که انتظارات لجستیکی امروز را شکل میدهند، تجسم تفکر موجود در مورد جوامع متصل هستند. شبکه حملونقل آمازون یکی از این نمونهها است. Alibaba's Cainiao یک پلتفرم لجستیک دیجیتال با امکان یکپارچه ساختن صدها ارائهدهنده خدمات، یکی دیگر از این موارد است. پلتفرمهای بومی دیجیتالی آمازون و علیبابا به کارایی عجیبی در مقیاس رسیدهاند و در حال تشویق بازیکنان سنتیتر هستند تا برای پیشرفت، به آنها بپیوندند. این موضوع مسلم است که نمیتوان یک راهحل واحد یا حتی مجموعهای از راهحلها را ارائه داد که برای هر سازمانی کارساز باشد. بسیاری از موارد بهاندازه کسبوکار و نقشی که در اکوسیستم زنجیره تامین حملونقل بازی میکند، بستگی دارد؛ بنابراین بازیکنان بزرگ یکپارچه، نیازهای متفاوتی نسبت به ارائهدهندگان خدمات لجستیک خواهند داشت.