با توجه به تغییرات ایجاد شده، روشهای قدیمی لجستیکی دیگر قادر به مقابله با خواستههای جدید نیستند. افزایش تقاضا چالشهایی را در مورد دسترسی به ناوگان، تجهیزات حملونقل کافی و همچنین فضای انبار ایجاد میکند. با این حال، محسوسترین محدودیت در این بخش، کمبود نیروی کار است که عملیات روزانه را به چالش کشیده و رشد تجارت را متوقف میکند. در سالهای اخیر انتظارات کارکنان در مورد نقش و شرایط کاری خود افزایش یافته و مشکل آنجاست که مشاغل لجستیکی و به ویژه حملونقل جادهای، به اندازه سایر مشاغل موجود جذاب نیستند. بنابراین این بخش باید برای آینده نیروی کار خود برنامهریزی و بررسی کند که چگونه میتواند لجستیک را به بخشی انتخابی برای مشاغل طولانی مدت تبدیل کند.
علاوه بر این، در سالهای اخیر اهمیت لجستیک سبز برای همه روشن شده است و سازمانهای لجستیکی باید شروع به برنامهریزی برای به صفر رساندن انتشار گازهای گلخانهای تا سال 2050 کنند. این موضوع احتمالاً بزرگترین چالش پیش رو شرکتهای لجستیکی است و مستلزم آن است که اقدامات آتی این سازمانها فعالانهتر و استراتژیکتر باشد و کارایی بیشتر را هدف قرار دهد.
در این مقاله به بررسی این موضوع میپردازیم که چگونه کسبوکارهای بخش لجستیک باید تغییر کنند تا برای آینده مناسب باشند. طبق گزارش دیلویت، ما شاهد سه روند کلیدی هستیم که آینده این بخش را در 18 تا 24 ماه آینده شکل میدهد:
- پرورش نیروی کار آینده
یکی از مهمترین سوالات برای صاحبان کسبوکارهای لجستیکی، به ویژه شرکتهای حملونقل جادهای، چگونگی حل چالش نیروی کار است. در چند سال گذشته، اهمیت صنعت لجستیک در سراسر اروپا، به ویژه در بریتانیا، به طور قابل توجهی افزایش یافته است. افزایش ضریب نفوذ گوشیهای هوشمند که از رشد تجارت آنلاین و سرمایهگذاری در زیرساختهای عمومی حمایت میکند، به این معنی است که علیرغم همهگیری جهانی کرونا، تقاضا برای این بخش افزایش یافته است. پیشبینی میشود تا سال 2027، بازار لجستیک بریتانیا با نرخ رشد مرکب سالانه (CAGR) 6.3 درصد رشد کند.
در حال حاضر سطوح بالای تقاضا، چالشهایی را در زمینه دسترسی به ناوگان وسایل نقلیه، فضای انبار کافی و همچنین سایر تجهیزات لجستیکی ایجاد میکند. با این حال، این موضوع کمبود محرکی برای پیشرفت بوده و تأثیر آن نه تنها بر بخش لجستیک، بلکه بر کل اقتصاد است که اهمیت آن را برجسته کرده است. بنابر دلایل ذکر شده، امروزه شرکتهای لجستیک به عنوان یک شریک مورد نیاز برای کسبوکارها، قدرت بیشتری در روابط و مذاکرات خود با مشتریان فعلی و آینده خواهند داشت. با این حال، فقدان راننده و نیروی انسانی متخصص چالشهای مهمی را برای عملیات روزانه ایجاد میکند که مانع از رشد سریع آنها میشود.
چرا از کمبود نیروی کار صحبت میشود؟
چالش نیروی کار، مشکل مبرمی است که امروزه بسیاری از کسبوکارها با آن مواجه هستند. آمارها نشان میدهد در حال حاضر، بخش حملونقل جادهای با کمبود بیش از 100000 راننده مواجه است. 2 دلیل اصلی برای این کمبود وجود دارد. اول این که جمعیت رانندگان موجود در حال پیر شدن است و تعداد رانندگانی که بازنشسته میشوند به سرعت در حال افزایش است. دوم، برخی از رانندگان به خاطر نبود مزایای کاری، شغل خود را ترک میکنند تا در مشاغل دیگر وارد کار شوند. نیاز به افزایش حجم نیروی کار، بسیاری از مشاغل لجستیکی و حملونقل را به افزایش مزایای شغلی واداشته است. این موضوع شامل ارائه حقوق و پاداشهای قابل توجه برای افزایش جذابیت نقش برای تازهکارها و همچنین حفظ کارمندان فعلی است. اگرچه با درنظر گرفتن شرایط فعلی بازار ممکن است بخشی از افزایش هزینه نیروی کار به مشتریان منتقل شود، اما میتواند بر توانایی بخش لجستیک برای حفظ سودآوری تأثیر بگذارد.
اقدامهای پیشنهادی
میتوان گفت تا زمانی که استفاده از وسایل نقله خودران گسترده نشود، بخش قابل توجهی از مشاغل حملونقل را نمیتوان خودکار کرد. با این حال، همچنان فرصتهایی برای استفاده از فناوری و اتوماسیون برای بهبود کارایی در این بخش وجود دارد تا از زمان راننده بهطور مؤثرتر استفاده شود. برنامهریزی خودکار مسیر، برمبنای دادههای موجود، اقدام دیگری است که میتواند منجر به افزایش کارایی ناوگان و کاهش عمده ظرفیت هدررفته شود. به طور مشابه، اتوماسیون سایر وظایف میتواند به دستیابی به دقت بیشتر و کاهش زمانی که رانندگان صرف جنبههای غیرمرتبط با رانندگی میکنند، کمک کند. به عنوان مثال، راهحلهای ترخیص خودکار گمرکی میتواند تضمین کند که رانندگان در مرزها، زمان خود را برای حل مشکلات با فرمهای ناقص تلف نمیکنند.
جذب افراد جدید به کار، مستلزم کاهش برخی از موانع پیرامون ساعات و شرایط کاری است. تاکنون بسیاری از سازمانهای فعال در این بخش، تغییراتی مانند عقد قرارداد دائمی به جای قرارداد مبتنی بر مسیر یا استخدام برای نقشهایی که نیازی به کار شبانه یا آخر هفته ندارند، ایجاد کردهاند. این امر به گروه وسیعتری از داوطلبان، برای مثال افرادی که مسئولیتهای مراقبت از خانواده را دارند، این امکان را میدهد تا آن را به عنوان یک گزینه شغلی در نظر بگیرند. همچنین میتواند به جذب بانوان در این حوزه نیز کمک کند.
با توجه به ماهیت شغل رانندگی، پرداختن به مسائل مربوط به رفاه یکی دیگر از زمینههای کلیدی است که باید در نظر گرفته شود. مطالعات انجام شده در اروپا، شیوع بالایی از تنهایی، افسردگی، اختلالات خواب، اضطراب و سایر مشکلات عاطفی را در بین رانندگان کامیون نشان داده است. درنظر گرفتن برنامههای مرتبط با رفاه کارکنان علاوه بر اینکه میتوانند نیروهای جدید جذب کنند، به تضمین ایمنی کارکنان نیز کمک میکنند. چنین برنامههایی همچنین میتوانند منجر به حفظ رانندگان و کاهش هزینه غیبت آنها شوند. به عنوان مثال، بسیاری از کشورهای اروپای مرکزی، امکانات پارکینگ و استراحت شبانه بهتری نسبت به امکانات فعلی در بریتانیا ارائه میدهند. بخش لجستیک باید از فرصتهای موجود برای همکاری با شرکای خود در صنعت استفاده کند تا با طراحی تسهیلات بهتر، احساس حمایت بیشتری برای نیروهای کار خود فراهم کند.
- به صفر رساندن تولید کربن دی اکسید
کربن زدایی به یک امر ضروری جهانی تبدیل شده است و بخش لجستیک باید مسیر خود را به سمت رساندن کربن به صفر هموار کند. توافقنامه پاریس در سال 2015، هدفی را برای محدود کردن گرمایش زمین به زیر 2 درجه سانتیگراد تعیین کرد. این هدف مستلزم آن است که انتشار کربن جهانی ناشی از فعالیتهای انسانی تا سال 2030 حدود 45 درصد نسبت به سال 2010 کاهش یابد و تا حدود سال 2050 به صفر خالص برسد. بیست و ششمین کنفرانس کشورهای عضو سازمان ملل متحد در زمینه تغییرات آب و هوایی، به عنوان «آخرین و بهترین فرصت جهان برای تحت کنترل درآوردن تغییرات اقلیمی» توصیف شد، که بر نیاز جهانی به توافق روی اهداف بلندپروازانه کاهش انتشار گازهای گلخانهای و اقدام سریع در مورد آن تاکید میکند.
تغییر تمرکز بر کربن زدایی در حوزه حملونقل
تا امروز، عمده تمرکز تلاشهای کربنزدایی روی حوزه برق متمرکز بوده است که از آن به عنوان «مرز اول» یاد میشود. با این حال، کربن زدایی گسترده در تولید برق به تنهایی برای دستیابی به هدف صفر خالص کافی نخواهد بود. شورای انتقال انرژی در سال 2018 گزارشی را منتشر کرد که در آن مسیرهای احتمالی برای کربن زدایی از جمله حملونقل، کشتیرانی، هوانوردی و همچنین بخشهای صنعتی عمده انتشار گاز را مورد بررسی قرار داده است. در سطح جهانی، نزدیک به یک چهارم انتشار گازهای گلخانهای ناشی از استفاده از سوختهای فسیلی، مربوط به بخش حملونقل است که بیش از 90 درصد سوخت آن از نفت حاصل میشود. به طور کلی، حملونقل 15.7 درصد از انتشارات گازهای گلخانهای ناشی از فعالیتهای انسانی را به خود اختصاص میدهد.
حملونقل دریایی 87 درصد از بار جهانی را تشکیل میدهد اما همانطور که در شکل بالا نشان داده شده است، حملونقل جادهای بالاترین رتبه را از نظر انتشار گازهای گلخانهای به خود اختصاص داده است و همچنین بزرگترین بخشی است که کاهش سهم آن کاری دشوار است. با توجه به اینکه نرخ رشد مرکب سالیانه بخش حملونقل جادهای 3-4 درصد است، حجم کل حملونقل از امروز تا اواسط دهه 2040 دو برابر خواهد شد! ذکر این نکته نیز قابل توجه است که بیشترین میزان تولید گازهای گلخانهای در حوزه حملونقل، ناشی از کامیونهای سنگین است.
پیدا کردن راه حل
برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای، بخش لجستیک باید بر اجتناب از تولید، کاهش و جبران انتشار گازهای گلخانهای تمرکز کند. جبران انتشار گازهای گلخانهای شامل جبران آن دسته از انتشاراتی است که نمیتوان از آنها اجتناب کرد یا آنها را کاهش داد، که آن را آسان ترین اما ناگزیرترین مرحله در مسیر به صفر رساندن تولید کربن میدانند. اجتناب از انتشار گازهای گلخانهای مستلزم جابجایی کالاها و استفاده از ناوگان و داراییها، در بخشهای مختلف زنجیره لجستیک و به شیوهای هماهنگ است تا از اتلاف ظرفیت جلوگیری شود. از نظر عملی، این موضوع مستلزم حذف بستهبندی اضافی یا استفاده از بستهبندی بهینه برای حداکثر استفاده از فضا نیز هست. همچنین به این معنی است که مشاغل مختلف باید اطمینان حاصل کنند که میتوانند داراییها، ناوگان یا بارهای خود را با دیگران به اشتراک بگذارند تا امکان حمل حداکثر تعداد کالا با کمترین جابجایی ممکن فراهم شود.
کاهش انتشار گازهای گلخانهای با بهرهوری در مصرف انرژی و همچنین نیازهای سوختی ناوگان حملونقل مرتبط است. بهرهوری در مصرف انرژی را میتوان تا حدی از طریق تغییر در طراحی یا رفتار بهبود بخشید. همچنین با انتخاب حالتهای مختلف حملونقل در کنار یکدیگر، میتوان فرصتهایی برای افزایش کارایی ایجاد کرد. به عنوان مثال، انتشار گازهای گلخانهای را میتوان با استفاده از حملونقل ریلی یا دریایی به جای حملونقل با مصرف انرژی بیشتر، مانند حملونقل جادهای، کاهش داد. با وجود همه موارد مطرح شده، کاهش قابل توجه در انتشار گازهای گلخانهای تنها از طریق بهرهگیری از ناوگان کارآمدتر و فناوریهای پاکتر حاصل میشود؛ شامل استفاده از سوختهای پاک به جای سوختهای فسیلی، یا فناوریهایی مانند وسایل نقلیه الکتریکی یا هواپیماهای الکتریکی با باتری یا سلولسوختی است.
کسبوکارهای فعال در بخش لجستیک باید نقشه راه خود برای به صفر رساندن کربن تولیدی را طراحی کنند تا مطمئن شوند این مسائل در مرکز استراتژی و عملیاتشان قرار دارد. چنین نقشه راهی کسبوکار را وادار میکند تا طبق نیازهای خود فکر کند، تغییرات مورد نیاز برای دستیابی به آنها را مشخص کرده و مبنایی برای سنجش پیشرفت بسازد.هدف از طراحی این نقشه راه، الهام بخشیدن به سازمانها برای اقدام و قرار دادن کربن زدایی در دستور کار است. ممکن است اهداف و برنامههای اولیه محافظه کارانه باشند، اما با توسعه مسیر اهداف بلندپروازانهتر نیز اضافه میشوند. به عنوان مثال، اخیرا یک شرکت بزرگ حملونقل هدف جدیدی را معرفی کرد که تا سال 2040 کربن تولیدی خود را به صفر میرساند. این شرکت چنین اذعان کرد که هنگام تعیین اهداف اولیه خود «رسیدن به کربن صفر تا سال 2050» مطمئن نبودند که چگونه میتوانند به آنها دست پیدا کنند، اما به دلیل فشار مشتریان خود و سرمایهگذاری در فناوریهای جدید، امروز متعهد به سرعت بخشیدن به کاهش انتشار گازهای گلخانهای هستند.
با توجه به ماهیت پیچیده دانش محیط زیست، محاسبه کربن و کاهش انتشار گازهای گلخانهای، استفاده از ابزارهای تجزیه و تحلیل داده که میتوانند دادههای مورد نیاز برای تصمیمگیری را ساده و مجسم کنند، برای رهبران کسبوکار و تصمیمگیرندگان بسیار مهم هستند. این ابزارها برای آگاه شدن و اقدام به موقع ضروری بوده و باید شامل قابلیتهای ترکیب دادههای داخلی و خارجی، قابلیتهای مدلسازی و همچنین رابط کاربری مناسب باشند.
- چالش کارایی
موفقیت آینده در بخش لجستیک مستلزم تمرکز بر کارایی و ذهنیتی کلنگر است. بخش کلیدی در حل چالشهای کارگری و همچنین کربن زدایی، افزایش کارایی در لجستیک است. بهرهوری بیشتر به معنای جلوگیری از اتلاف زمان و هدر رفت ظرفیت است که میتواند منجر به انتشار کمتر گازهای گلخانهای و بهبود عملکرد تجاری شود. متخصصان این بخش، تحلیل و بهینهسازی عملیات تجاری را از طریق تجربه عملی آموختهاند و با ادامه رشد این حوزه، سطح پیچیدگی افزایش خواهد یافت. بنابراین حوزه لجستیک به ابزارها و فناوری جدیدتری نیاز دارد که بتواند چنین پیچیدگیهایی را مدیریت کند.
علاوه بر افزایش بهرهوری، ایجاد یک ذهنیت کلنگر برای رویارویی با چالشهای فعلی و آینده مورد نیاز است. لجستیک، مجموعهای از زیربخشهای کوچک است که در کنار هم زنجیرهای از خدمات را تشکیل دادهاند و سازمانها را قادر میسازد تا کالاهای خود را از یک مکان به مکان دیگر منتقل کنند. در سالهای اخیر، مرزبندی میان بخشهای مختلف شروع به محو شدن کردهاند و بهطور فزایندهای به سمت ادغام پیش رفتهاند؛ برای افزایش کارایی و کنترل بیشتر بر نیازهای مشتری. تمرکز بر کارایی و تفکری کل نگر، منجر به ادغام بیشتر در بازار میشود. همچنین این کار، تنوع بخشیدن به دامنه خدمات ارائه شده به مشتریان و همچنین کنترل بیشتر بر نحوه ارائه خدمات فعلی را نیز به همراه دارد. اگر مشتریان از شرکتهای لجستیکی که طیف وسیعی از خدمات را ارائه میدهند، حمایت کنند، بسیاری از کسبوکارهای کوچک فعال در این بخش از خود میپرسند: در یک بازار در حال ادغام، خریدار بودن بهتر است یا فروشنده بودن؟
ایجاد ارزش و دستیابی به رشد از طریق کارایی
هنگامی که یک بازار در حال ادغام باشد، یک عامل کلیدی برای موفقیت آن، کارایی مالی است که دستیابی به آن دشوار است. در گذشته سرمایهگذاران بخش خصوصی، علاقه محدودی به بخش لجستیک نشان دادهاند که این موضوع یکی از چالشهایی است که فرصتهای نسبتا کمی برای افزایش سودآوری ایجاد کرده است. در بازاری که تقاضا قوی و هزینهها نیز در حال افزایش است، نحوه قیمتگذاری و مدیریت موثر حاشیهها دشوار است. یک مبنای قیمتگذاری هزینه مدیریت شده در کنار یک جریان نقدی بهینه، اجزای جداییناپذیر یک سیستم ارزشگذاری قوی برای کسانی است که به دنبال فروش کسبوکار خود هستند. این موضوع برای افرادی که به دنبال سرمایهگذاری در حوزههای جدید هستند نیز به همان اندازه مهم است.
مترقیترین کسبوکارها به دنبال بهینهسازی زنجیره ارزش هستند. درواقع این شرکتها به جای تمرکز بر قطع یا کاهش هزینهها، در مورد اینکه کجا و چگونه پول خود را خرج میکنند، کنجکاوی بیشتری دارند: انتقال توجه از کنترل فعالیتها و هزینهها به سمت جستجو درمورد فرصتهای سرمایهگذاری برای ایجاد ارزش پایدار یا دستیابی به کارایی. با این حال این یک اقدام پیچیده است، زیرا نیازمند یک استراتژی پیوسته، تجربه کار در حوزههای مختلف، تغییر در فرهنگ و سرمایه گذاری در فناوری است.
امروزه روند دیجیتالی شدن در اکثر صنایع سرعت گرفته است. تحقیقات اخیر نشان میدهد که در سال 2021، 93 درصد از کسبوکارها، سرمایه گذاری در تحول دیجیتال را به عنوان اولویت خود برای 12 ماه آینده ذکر کردند. با این وجود، کسبوکارهای لجستیکی در انطباق با فناوری کندتر بوده و معمولا به صورت موردی با تکنولوژی مواجه شدهاند. علاقه این بخش به فناوریهای لجستیکی، به تدریج و با سرمایهگذاری اپراتورهای مختلف لجستیک در فناوریهای موجود افزایش خواهد یافت. به عنوان مثال، یک شرکت زنجیره تامین پیشرو در بریتانیا اخیراً افتتاح مرکز نوآوری خود را اعلام کرد که از آن برای توسعه و طراحی فناوریهای پیشرفته، به نفع زنجیرههای تامین بریتانیا، استفاده خواهد شد. همچنین یک شرکت بزرگ بستهبندی، همکاری با چندین مبتکر خارجی را برای تسریع توسعه فناوریها در زمینههای رباتیک، واقعیت افزوده، اتوماسیون فرآیند و اینترنت اشیا (IoT) اعلام کرده است تا عملیات خود را بهبود بخشد. نکته کلیدی برای مشاغل فعال در بخش لجستیک دانستن این موضوع است که سرمایهگذاری در فناوری نباید جایگزین وظایف سنتی خاص باشد، بلکه باید از فناوری برای تغییر نحوه عملکرد کسبوکار بهره گرفت.
روش اقدام
مفهوم «digital twin» یک کپی دیجیتالی از یک سازمان یا بخشی از آن در دنیای واقعی است که به کسبوکارها اجازه میدهد تا تغییرات شرایط را به سرعت شبیهسازی کنند و ببینند چگونه میتوانند بر وابستگیهای مختلف در عملیات خود تأثیر بگذارند. در حالی که مفهوم digital twin بیش از یک دهه است که وجود دارد، پیشرفتهای اخیر در قابلیتهای شبیهسازی و مدلسازی، حسگرهای اینترنت اشیا، و همچنین در دسترس بودن بیشتر ابزارها و زیرساختهای محاسباتی به این معنی است که اکنون قدرتمندتر از همیشه هستند. بنابراین، جای تعجب نیست که ارزش بازار digital twin تا سال 2025 به 35.8 میلیارد دلار برسد. برای مشاغل فعال در بخش لجستیک، digital twin فرصتهای بی پایانی برای بهبود کارایی کسبوکار و پشتیبانی از تصمیمگیری ارائه میدهند. یک digital twin توانایی جمعآوری و تفکیک دادههای پیچیده به چیزی سادهتر و بصری دارد و به این ترتیب میتواند با کمک به رهبر سازمان برای نگاه کلینگر به تأثیر هر تغییر فرضی، به تشویق تفکر کلنگر در این صنعت منجر شود.
علاوه بر این، یک digital twin میتواند کارایی عملیاتی را با کارایی مالی همراستا کند. به عنوان مثال، هنگام برنامهریزی برای ساخت یک انبار جدید، اطلاعات مربوط به فضا، چیدمان و مواد بسته بندی را می توان در digital twin وارد کرد تا طراحی بهینه و تغییرات مورد نیاز در عملیات را به دست آورد. همچنین میتوان از یک digital twin برای ارزیابی فرصتهای ادغام بالقوه برای بررسی نحوه همپوشانی دو شبکه ناوگان مختلف، تحت سناریوهای متفاوت استفاده کرد. با توجه به اینکه در حال حاضر digital twin ها برای استفاده در این بخش ناکافی هستند، آن دسته از مشاغلی که از قابلیتهای آنها استفاده می کنند، احتمالاً از قدرت تصمیم گیری مؤثرتر و کارایی عملیاتی بهتری بهرهمند میشوند.
منبع